اشخاص برای انجام دادن اعمالی حقوقی خود مانند معاملات نیازمندِ وجود “اهلیت” هستند. اهلیت انواعی دارد که با یکدیگر آن‌ها را بررسی خواهیم کرد:
اهلیت تمتع؛ به توانایی برخوردار شدن از حق و تکلیف، اهلیت تمتع می‌گویند.
اهلیت استیفا؛ به توانایی انجام دادن امور، اهلیت استیفا می‌گویند.


هر فردی که متولد بشود برایش حقوقی در نظر گرفته خواهد شد. به عبارت دیگر اهلیت تمتع به محض تولد برای افراد ایجاد می‌شود اما در اهلیت استیفا برای انجام امور، به شرایطی نیاز است که با ذکر مثال آن را عنوان خواهیم کرد: افراد، برای ازدواج و معامله باید به بلوغ سنی و رشدی رسیده باشند. در این حالت که شخص، هنوز توانایی انجام امور خود را به طور مستقل ندارد، به وی محجور گفته می‌شود.( محجور فردی است که به لحاظ قانونی نمی‌تواند امور خود را به طور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره کند)
حجر در معنای لغوی عبارت است از؛ ممانعت و بازداشتن فرد، از انجام دادن کار یا اموری. در مقابل واژه حجر، اهلیت قرار دارد که اهلیت بدین معنا می‌باشد؛ وضعیت حقوقی شخصی که، صلاحیت داشتن حق معینی را برای اعمال همان حق ندارد. بنابراین فردی که محجور نامیده می‌شود دارای حجر است.
در اصطلاح حقوقی، حجر یعنی: منع شخص به حکم قانون از اینکه بتواند امور خود را به طور مستقل و بدون دخالت دیگران اداره کند و شخصاً اعمال حقوقی خویش را انجام دهد و همچنين وی در برابر اعمال و اجرای حق، ناتوانی‌اش اثبات
شده باشد.
انواع محجور:
طبق ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی، محجورین در سه دسته طبقه بندی شده اند:
۱. صغار؛ در قانون فردی را صغیر می‌نامند که به سن بلوغ نرسیده باشد، پس فرد قادر به تشخیص امور خود نمی‌باشد.
۲. افراد غیر رشید؛ به اشخاص غیر رشید سفیه نیز گفته می‌شود. آن دسته از افرادی که علیرغم رسیدن به سن قانونی، توانایی درک و تشخیص “خوب‌ و بد” مسائل مالی را نداشته باشد، سفیه گفته می‌شود.
۳. مجانین؛ دسته سوم را اشخاص مجنون تشکیل می‌دهند. افرادی که فاقد قوه عقل باشند، نمی‌توانند امور مالی و غیر مالی خود را انجام دهند بنابراین جزو محجورین محسوب می‌شوند. مجانین ممنوعیت تصرف در اموال و حق و حقوق مدنی خود را دارند، و این قانون صرفا به دلیل حمایت قانون از آنها به وجود آمده است.(جنون در حقوق ایران با هر میزان درجه، باعث می‌شود که شخص نتواند از اهلیت استیفا بهره ببرد. بنابر ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی، جنون به هر درجه که باشد موجب حجر می‌شود.)
انواع حجر
حجر عام: منظور از حجر عام این است که؛ شخص به طور کلی از اجراي حق و انجام دادن اعمال حقوقی ممنوع می‌باشد. مانند حجر مجنون که حجر عام می‌باشد. زیرا فرد دیوانه در تمامی امور خود، به دلیل فقدان اراده، ممنوع از تصرف می‌باشد و توان انجام هیچ عمل حقوقی چه عقد و چه ایقاع را ندارد.
حجر خاص: منظور از حجر خاص، آن است که؛ شخص تنها در پاره ای از تصرفات خود ممنوع باشد نه همه آن. مانند حجر سفیه که نوعی حجر خاص محسوب می‌شود. زیرا حجر و ممنوعیت تصرف او، به امور مالی محدود می‌شود. درنتیجه شخص سفیه می‌تواند در امور غیرمالی خود مانند طلاق، تصمیم بگیرد. یکی دیگر از نکات مهم در خصوص حجر خاص می‌توان به حجر تجار ورشکسته اشاره کرد. زیرا به تصرفات مالی محدود می‌باشد که به زیان طلبکاران است.
رفع حجر به چه شکلی می‌باشد؟
حکم حجر در واقع همان حکمی است که با استناد به آن، دادگاه حکم محجوریت را برای فرد محجور صادر می‌کند و برای اقدامات لازمه، قیم تعیین می‌گردد. همچنین دادگاه میتواند به جز قیم، یک یا چند ناظر را جهت نظارت بر کار قیم تعیین کند. هر زمانی که فرد از حالت حجر خارج گردید، یا به اصطلاح حقوقی واحد شرایط رشد بود، می‌تواند با مراجعه به دادگاه محل صدور حکم حجر، درخواست حکم رفع حجر را ارائه دهد. سپس بعد از بررسی دادگاه و اطمینان از سلامت کامل عقلی، فرد می‌تواند حکم رفع حجر را صادر نموده و اتمام قیومیت را بر فرد قیم ابلاغ کند. شخصی که خواهان رفع حجر است؛ با مراجعه به دادگاه صادر کننده‌ی حکم حجر، می‌تواند اطلاع دهد که حالت حجر در او از بین رفته و در کمال صحت و سلامت عقلی می‌باشد. در این شرایط دادگاه بعد از انجام مراحل مخصوص و بررسی های لازم، با برگزاری کمیسیون پزشکی و کسب نظر پزشکی قانونی، حکم رفع صادر می‌شود. در آخرین مرحله، موارد مربوط به قیومیت حذف شده و خود فرد می‌تواند به تنهایی اموال خود را مدیریت کند و تمامی اعمال حقوقی مروبط به خود را پیگیری کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *