یکی از موضوعاتی که حجم زیادی از پرونده های دادگستری را به خود اختصاص داده است پرونده ی های مطروحه مربوط به ارث است.

ما در ایران وکیلی که به صورت تخصصی فقط یک امور را رسیدگی کند نداریم ولی بعضا وکلا به انتخاب خودشان مثلا در حوزه خانواده یا ملک       می ککند یا بعضی از وکلا هم در حوزه ی ارث متبحر هستند که اصطلاحا به آن رشته وکیل ارثی گفته می شود. در واقع وکیل ارث فردی است که تسلط کافی بر قوانین حوزه کیفری حقوقی و ارثی تسلط کامل داشته باشند.وکیل ارث تهران

دعاوی ارث شامل دعوی تقسیم ترکه-تحریر ترکه- درخواست دور گواهی انحصار وراثت – تنفیذ وصیت نامه و غیره… می باشد.

درموسسه حقوقی حقیقت گستر تیم مجرب وکلای دپارتمان حقوقی ها به صورت تخصصی رسیدگی به امور پرونده های ارث همچنین ارائه مشاوره کامل و جامع در این حوزه را ارائه می نمایند و با قبول وکالت شما در این پرونده ها از تضییع حقوق شما جلوگیری می نمایند.

موضوع۸ ارث یک مبحث مهم حقوقی است که برای دفاع و رسیدگی در روند آن می بایست حتما از وکیل حاذق در حوزه ارث کمک گرفت.

به دلیل پیچیدگی موجود در این پرونده ها در محاکم وکیل ارث باید الزاما به ۳ نکته دقت کند: اولی: موروث(وارث) متوفی،ارث برنده

دومی:ارث

سوم:ماترک

عمده ترین اختلافات ارثی بر سر این موضوع است که آیا اشخاص مشمول وراث می شوند یا نه؟ اگر می شوند سهم الارث هرکدام از آنها چقدر است؟

-اشخاص به طور عمده به دو صورت از موجبات ارث برخوردارند:

اولی:نسبت مثل پدر و مادر و جد آنها اولاد و اولاد آنها و نوه خواهر و برادر.

دومی: سبب : مثل افرادی که سبب اتفاقی با متوفی ارتباط فامیلی دارند ، مثل عروس،داماد و… زوج و زوجه.

۲-طبقات ارث : اشخاصی که به موجب نسبت خانوادگی از متوفی ارث می برند سه دسته می باشند:

۱-پدر و مادر و اولاد و اولاد و اولاد

۲-اجداد برادر و خواهر و اولاد آنها

۳- اعمام عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها

(اعمام:عموی متوفی ، عمات: عمه ها ، اخوال: دایی ها،خالات: خاله ها)

مسئله ای در که ارتباط با طبقات ارث وجود دارد این است که اگر به ترتیب از طبقه اول شخصی به عنوان وارث وجود داشته باشد دیگر طبقات بعدی بررسی نمی شود و مچنین اگر از طبقه اول شخصی یافت نشود . طبقه دوم مورد بررسی قرار می گیرد و بازهم اگر وجود نداشته باشد طبقه سوم مورد بررسی قرار می گیرد و اگر شخص هیچ کس را نداشت اموال متوفی جزو بیت المال قرار میگیرد ، حالا طبقات ارث را باتوجه به ماده ۸۶۲ قانون مدنی

سهم الارث شوهر: اگر زوجه متوفی به صاحب فرزند باشد شوهر وی از ما ترک ( سهم الارث) ۴/۱ ارث می برد و اگر ( زوجه متوفی) فرزندی نداشته باشد۲/۱ از سهم الارث را و در صورتی که هیچ وراثی بجز شوهر نداشته باشد همه ی اموال به شوهر او می رسد.

سهم الارث زن: سهم الارث زن در صورتی که متوفی فرزند داشته باشد ۸/۱ و در صورتی که فرزندی نداشته باشد ۴/۱ ، اما اگر شوهر بجز همسر خود وراث دیگری نداشته باشد زن ۴/۱ ارث می بردو مابقی بلا وارث معرفی می گردد.

۳-شرایط و موانع ارث در قانون مدنی که به اختصار نسبت به هریک  می پردازیم.

۱-زنده بودن      ۲- قتل       ۳- کافر       ۴-لعان     ۵ -زنا

یکی از شرایط اصلی وراثت زنده بودن وارث حین فوت متوفی است حتی اگر وراث متولد نشده باشد چنانچه زنده متولد شود در زمره ی وراث قرار می گیرد.

حال به موانع ارث و حالاتی که به متوفی ارث تعلق نمی گیرد می پردازیم

۱-قتل: کسی که موروث خود را عمدا بکشد از ارث او ممنوع می شودچرا که قانونگذار فرض را بر این گذاشته که هدف از قتل رسیدن به ارث بوده اما در کل هرنوع قتلی که باشد مانع از دریافت ارث است اعم از بالمباشره ، بالتسبیب، منفردا یا به شرکت دیگری و یا معاونت در قتل مانع از ارث است.

حالت دیگری که ممکن است پیش آید قتل فرزند توسط پدر است که در این حالت پدر از فرزند ارث نمی برد همچنین است.

نسبت به قتل متوفی ( غیر مسلمان) توسط مسلمان که مسلمان ارث نمی برد.

اولاد کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث می برد. و همچنین اولاد قاتل هم به صرف اینکه پدرشان قاتل است  از ارث محروم نمی شوند

۲-کافر: کافر از مسلمان ارث نمی برد.

کافر کسی است که مسلمان نباشد خواه مذهب او مورد قبول اسلام باشد خواه نباشد.

اما نکته حائز اهمیت این است که کفر در زمان ( تحقق ارث) هلاک است پس اگر وراث بعد از تملک ترکه و قبل از تقسیم آن کافر شود از ارث محروم نیست، م ۸۸۱ قانون مدنی(مکرر) بر اساس این ماده: کافر از مسلم ارث نمی برد؛ مسلم از کافر ارث می برد؛ اکافر از کافر ارث می برد.

اگر متوفی کافر باشد در صورتی که در جمع ورثه او مسلمانی موجود باشد آن فرد تمام ارث را می برد.

در ارث بری وارثان مسلمان بر وارثان کافر مقدم هستند.

۳-لعان:دیگر مورد از موانع ارث لعان است. بهتر است اول به توضیح لعان بپردازیم: در این حالت مرد انتساب فرزند را نسبت به خودش انکار می کند و از این طریق به همسر خود تهمت زنا می زند که باعث می شود زن و شوهر از یکدیگر ارث ببرند در این حالت همچنین پدر از فرزندی که او را  نفی کرده و منکر رابطه ابویت بوده نیز ارث نمی برد و فرزند هم از پدر ارث نمی برد و این فرزند فقط از خویشان مادری ارث بر است.

(اما اگر پدر از لعان رجوع کند فقط فرزند از او ارث می برد)

زنا از دیگر موارد موانع ارث است در ماده ۸۸۴ تعریف فرزند حاصل از زنا به این ترتیب است که قانون می گوید مشروع بودن نسبت شرط وراثت است در زنا که فرزند حاصله ولدالزنا نامیده می شود از ارث بی بهره است هم نسبت به پدر و مادر و هم نسبت به اقوام آنان.